.::яɛɀíˍϨíȴεпϯ::.
. روی دیــوار نـــــگاهت از این دریـــچه ، بخـــوان پیــــامشان ای روزهای خوب که در راهید! ای جاده های گمشده درمه! ای روزهای سخت ادامه! از پشت لحظه ها به در آیید!
خسته ام از زندگی
خسته گشتم بنده ها را بندگی
خوب رویان جهان را بردگی
اشک سرد بر رخ از این افسردگی
از نــــگاه دوست با شرمنـــــــــدگی
از صدای گریــــــه با درمانــــــــدگی
برده اید از یاد بـــــــــــوی سادگی
پوشش عالم شده آلودگی
اشک بارد نیست باران حاجت بارندگی
مرده اند مردان چه شد مردانگی
این همه باشد فقط رازی از این دلخستگی
تا کجا باید برد
کوله باری را به نام زندگی
که درونش آرزوها هم گدایی می کنند
تا کجا باید گریخت
از حضور سردِ مرگ
از هجوم وحشت ودلواپسی
از شبیخون حماقت در هوس
تا به کی باید شنید
یک ترانه را ز جنس خاطره
از هزاران فرسخ احساس گناه
از هزاران فاصله تکرار ِغم
تا به کی باید ببینم
این همه دلخستگی را
و بمانم همچنان پا برجا
تا به کی ...
مــن چــه گــویــم قلــب پــر امیــد را
او بــه فکــر لــذت و غــافــل کــه مــن
طــالبــم آن لــذت جــاویــد را . . .
او که بی دلیل
مرا به بر آمدن آفتاب امید می دهد
ابله ِ دلسوز ِ ساده ایست
که نمی داند
نومیدی سر آغاز دانایی آدمی است.
کهـ همچنانـ کهـ تو را میبـوسند. . .
طنابــِ دارتـ را میبافند...
مردمانے کهـ صادقانهـ دروغ میگویند
و عاشقانهـ خیانتـ میکنند. . .
کاش. . .
دلها آنقدر پاکـ بـود
کهـ براے گفتنـِ " دوستتــ دارمـ "
نیازے بهـ قسمـ خوردنـ نبـود !
دریچـــه ای باز میـــکنم
هزار قاصـــــدک ، از عشــــق خود
ســــمت نــــــگاه تو روانـــــــه میـــکنم
.
ببـــین احســاســــشان
،
قـــلب خود را همــــراهشان
سوی تو حـــواله میــــکنم ...
.
بعد از این یک عمر بی مهری بدهکارم به تو
تو همیشه در پی آزار من بودی ولی
من دلم راضی نشد یک لحظه آزارم به تو
راست می گویم ولی حرف مرا باور مکن
این که ممکن نیست دل را باز بسپارم به تو
خوب می دانم برای من کسی مثل تو نیست
خوب می دانم که روزی باز ناچارم به تو
می روم شاید دلت روزی گرفتارم شود
می روم .... اما گرفتارم ... گرفتارم به تو
» جدار تنهائی
» زیبایی تو
» شیشه و سنگ
» نام تـــ ــ ــــ ــو ....
» پروانه نیستم اما ...
» دل به هـــر کـــس مسپار !!!
» برکه چشمانم...
» کودکی ام...
» خود را به تــو مــی رســـانم...
» دستهامان، نرسیده است به هم
» وقتی تو نیستـــ ـــ ــیــ ــ ...
» از مـــــنـــ ـــ ـــ...
» ماه...
» بازیگر خوبی شده ام...
» غزل و شعر و ترانه
» دلتنگت که می شوم ...
» لمس دستانَت
» دلم برایت تنگ می شود
» چشمانت
» دلتنگی
» جاده زندگی...
» عشق را صادقانه باور کن
» از تو گذر نمی کنم...
» سـپــردن بـه خــاک
» خیالَت
» شاعرانه ترین شعر زمان
» امان از جاده...
» خواب تو
» کاری به کار عشق ندارم!
» زوزه ای سیاه...
» بهـــانه ی خلقت
» روزه ی سکــوت
» را … را … راحـتام بـگـذاریـد . . .
» قفس تنگــــ زمانــــ
» تو...
» اگر بگذارند...
» از چـه خـسـتـه ام، نـمـی دانـم
» ســیـاه مـشــقِ پـشــت چـشــمهـایـت
» دلتنگے هاے مَن ...
» دلـتـنـگـی هــا
» حــس پــرواز
» زخـمـی كـهنـه امــ
» مهربانی ِ نگاهت
» در ستایش چشمهایت
» مـن، تـو را نـفس مـے کشمـ ـ ـ ... دیوانه وار
» تـمام " مــن" دارد "تـــو" می شـود
» نام تو..
» دلـم
» یادگاریــــ ـــ ـــ...
Design By : Pichak |